اجازه خانم ناظم سلام!

وقتي از غربت ايام دلم مي گيرد

مرغ اميد من از شدت غم مي ميرد

دل به روياي خوش خاطره ها مي بندم

باز هم خاطره ها...

دانش آموزي از ديروز

عجب اين مال شما بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من چقدر دنبال اين عكسا ميگشتم

اووووووه چقدر گشتم ميخواستم نشون بدم!!!!!

معلومه خيري ازتون بهم نرسيده كه گم شده بودين

سلام بر همكار گرامي

وبلاگ زيبايي داريد و قلمي توانا.

مستدام باشيد.

سلام خانم ناظم...

خوبي خانمي؟؟

بعد يك ماه (روم به ديوار) به روز شدم..

منتظرتم

سلام......

باز هم متشكرم از لطف شما

يه مطلب جديد نوشته ام.....

سلام

من در اينجا از مسؤلين مملكتمون .........چي بگم والله

سلام خانوم ناظم جونم...

خانوم اين يه دفه رو نديد بگيريد ...خانوم ما تا حالا نمره انظباتمون 20 بوده به خدا خانوووووووووووووووووووم.....آآآآآآآآآآآآآخ گوشم گوشم...

:

:

اين روزا خيلي بي خبرم

:

راستي من با دختر شب خيلي موافقم...

عجب صبريييييييييي!!!!!!!!!

پس چرا به روز نميشي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام

خانم ناظم عزيز

ممنون از نوشته‏هاي زيبا و خواندني‏تان.

همچنين از اينكه به نافذ سر زديد ممنونم. خدا كند كه همه درد دين داشته باشند.

التماس دعا

به نام خدا

سلام و درود برشما

نوشته زيبايي بودو غم انگيز و قصه تلخ اختلاف طبقاتي....

پاينده و سلامت باشيد

ياحق

گذشت، اما، چه هفت روزي گذشت!!!

چه مي خوانند اينسان آتشين بر نيزه ها سرها
چه آهنگيست اين؟ خون مي چكد در رقص خنجرها

ملايك باز از تشييع گلها بازمي گردند
چه خونين است در هفت آسمان آواز شهپرها

*** التماس دعا ***

عجب صبري خدا دارد !اگر من جاي او بودم ،همان يک لحظه اول که اول ظلم را مي ديدم از مخلوق بي وجدان ،جهان را باهمه زيبايي و زشتي به روي يکدگر ويرانه مي کردم ...عجب صبري خدا دارد!اگر من جاي او بودم ، که در همسايه ي صدها گرسنه چند بزمي گرم عيش و نوش مي ديدم ،نخستين نعره ي مستانه ي خاموش آن دم بر لب پيمانه مي کردم ...عجب صبري خدا دارد !اگر من جاي او بودم ، که مي ديدم يکي عريان و لرزان ، ديگري پوشيده از صد جامه رنگين ، زمين و آسمان را واژگون مستانه مي کردم ...عجب صبري خدا دارد !چرا من جاي او باشم ؟؟؟همين بهتر که او خود جاي خود بنشسته و تاب تمام زشت کاري هاي اين مخلوق را دارد ؛وگرنه من به جاي او چو بودم ، يک نفس کي سازشي با جاهل و فرزانه مي کردم ؟عجب صبري خدا دارد !عجب صبري خدا دارد !

سلام عزيزم

خوبي؟

خيلي بدجور منو دعوا كردي ها البته حقم بود..

خيلي معذرت ميخوام.. ميدوني چيه؟ نميدونم چرا زياد حس و حال ندارم نميدونم!! خيلي حرف دارم اما به زبون نمياد..اما سعي ميكنم همين روزها به روز شم..

البته يه فكر تو سرمه اگه عملي شه عالي ميشه!! دعا كنه بشه (براي وبلاگم)///

در مورد نوشتت نميدونم چي بگم.. بارها همه حرفهايي كه گفتي و خيلي چيزايه ديگه كه خودم عيناً تو اين جامعه ميبيم فكر ميكنم اما جز اينكه واژه ها و افكارم رو با هم قاطي كنم و منفجر بشه هيچ سودي نداره!!

نميدونم واقعا نميدونم...

بهتر سكوت كنم ... شايدم اين سكوت اشتباهه!!

به روز شدم خبرت ميكنم.. بازم معذرت