با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار
در ادامه جلسات نقد وبلاگها ، اين هفته قرار است وبلاگ بنده (( حاج حميد )) مورد نقد واقع شود . براي بنده بسي مايه افتخار و خرسنديست كه به بهانه نقد وبلاگم ، تجديد ديداري با دوستان داشته و با دوستان جديدي از نزديك آشنا و از محضرشان بهره مند شوم .
لذا خدمت رسيدم تا از شما خواهر بزرگوار جهت شركت در جلسه نقد وبلاگم كه روز يكشنبه 27/11/87 ساعت 17 در فرهنگسراي دانشجو به آدرس تهران ، خيابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) ، خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سراي کتاب برگزار مي شود دعوت مي كنم ، تا با حضور سبز و صميمي خود موجب رونق و غناي هر چه بيشتر اين جلسه گرديد .
پيشاپيش از حضورشما صميمانه تشكر و قدر داني مي كنم
به اميد ديدار شما
يا علي مدد .. التماس دعا
سلام
خاطرات بسيار زيبا و جالبي بود
در حد خودش كم نظير و بي سابقه
كاشكي از خاطات انقلابي خودتون مي گفتين بيشتر استفاده مي كرديم
التماس دعا
سلام و تبريك و خسته نباشيد.
همين ديگه
من متنتان را هنوز كامل نخواندم...ببخشيد!
فعلا جهت تجديد رفاقت امديم...انشاالله سرفرصت مي خوانم و مي نظرم!!!
يا علي مدد
سلامي و درنگي...
ياد ايام ابتدايي و دهه فجر هاي زيباي آن روز هايزشيرين را در ذهنم زنده كردي
حالا كه دارم مي نويسم طنين زيباي يار دبستاني فضاي اتاق را پر كرده است.
آپم
خاله اش که تربيتي بود ؟؟؟؟؟؟؟
مگه خاله ي بي تربيتي هم داريم؟!
احتمالا كلمه مربي جا افتاده!
سلام برشما
راستي الان هم مسابقه تزئين كلاس برگزار مي كنين؟ مثل همون گذشته ها ؟ استقبال چه جوريه؟ وجايزه شون؟
بااحترام
سلام خانم ناظم
11 سال پيش بود كه ديپلم گرفتم و براي هميشه از محيط آموزش و پرورش فاصله گرفتم.اما هميشه احساسم اين بوده كه يك تكه از روحم را در مدرسه جاگذاشته ام.هر وقت كه به وب شما سر مي زدم احساس مي كردم كه مي توانم براي دقايقي با اين تكه روح گمشده تجديد خاطره كنم.روي اين اصل است كه شما را به خانه ام دعوت مي كنم.
اجازه هست خانم ناظم!؟
ماشالا خوب شر و شلوغ بودين خودتونا!! واسه همين گير نميدين به بچه ها مثکه!! درستشم همينه البته!
ديروز ظهر، ديشب و امروز صبح، شما از اونجا دعا شدين