سلام خاله ناظم خوبي
من كه هنوز بلد نيستم حرف بزنم ولي ميدونم اكه هم حرف ميزدم بابايي وماماني نميزاشتن از اين حرفاي بد بزنم خالهههههه تا كي نميياي دل كوچولوم برات تنگ ميشه زودي بيا باشهههههههههههه
سلام خانوم ناظم
خيلي جالب نوشتي من هم هميشه اين مشكل رو دارم و از اينكه مي بينم صبح فردا در كوچه وبازار و حتي در ادارات تكه كلامهاي سريالهاي شب گذشته در بين مردم رد و بدل مي شود كلي عذاب مي كشم واقعا كه بايد بخش فرهنگي كشورمان به فكر باشد اين كه يك برنامه طنز براي خنداندن مردم پخش مي شود خيلي خوبه ولي چرا اينجوري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من يك دختر سه ساله دارم اونهم هميشه منتظر اين تيكه كلامها رو ياد بگيره و در صحبتهاش به كار ببره به نظر شما حالا اين بچه است و توقعي از نيست چون در سنيه كه فقط دوست داره تقليد بكنه ولي بزرگترها ديگه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
التماس دعا
ياعلي
راستي
ايندفعه بروز شدي خبرم كن من خبر نداشتم دير سر زدم ببخشيد
سلام خانم ناظم خوب كاش ما هم از اين ناظم ها داشتيم...
خيلي دلم ميخواد ببينمتون و با هاتون صحبت كنم من 14 سالمه
به من هم سر بزنيد خيلي خوشحال ميشم.
سلام
اين كلمات ميان و ميرن ... بعضي هاش زياد مي مونند بعضي هاش كم ...
نمي دونم خوبه يا بده!
...
تشريف نياورديد ... منتظرتان بوديم ...
جاري باشيد يا حق
گل بي رخ يار خوش نباشد
بي باده بهار خوش نباشد
ميلاد مولا امام حسن عسکري – عليه السلام – بر همه پيروان حضرتش مبارک باد .
التماس دعا .
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم
برنامه هاي تلويزيون مخصوصا برنامه هاي طنز يك سري كلمات و اصطلاحاتي را در جامعه رواج ميدهند كه البته بعد از مدتي كم كم از بين مي روند و جايشان را به اصطلاحات جديد مي دهند كه متاسفانه در نوع گويش و شخصيت نوجوانان و جوانان تاثير بد ميگذارد .البته يكي از علل آن توجه زياد مردم به رسانه هاي جمعي هست و از طرفي كم توجهي خانواده ها در كنترل فرزندان . همچنانكه ما به يك دانش آموز دبستاني نمي توانيم دروس دبيرستان را ارائه بدهيم نبايد به فرزندانمان هم اجازه بدهيم تا انواع فيلمهايي كه با سن و سالشان سازگار نيست را تماشا كنند و بايستي اين باور را در كودكانمان بوجود بياوريم كه همه چيزهايي كه در رسانه نمايش داده مي شود مناسب آنها نيست گرچه خوب و مفيد هم باشد .در مورد وبلاگ گروهي هم اگر وقتش را داشتيد در خدمتتان هستيم .انشا الله در امتحانيكه در پيش داريد و همه امتحاناتيكه هر روزه با آنها سر و كار داريد موفق و سر بلند باشيد . انشا اللهيا علي
سلام مجدد
اون يكي برا پست قبلي بود .طولاني هم شد.ببخشيد ديگهبرداشت هر كسي از برنامه اي كه ميبينه در حد خودش و ظرفيتش هست .
بدون شك كسي كه از يه برنامه طنز كه ميتونه حرفهاي محكم و كوبنده اي توش نهفته باشه فقط كلمات قصارش رو برداشت ميكنه فقط تماشاچي بوده و بس
البته من كه نمي دونم تو اين جعبه جادو چي ميگذره،اهلش نيستم يه چيز بگم بخنديد
ماه رمضون گذشته يكي از دوستان رو گفتم موزيك وبلاگم رو عوض كن فرداهش كه اومدم ديدم يه موزيك گذاشته و كامنت گذاشته كه اين شعر پاياني سريال زيرزمين هست كه برات گذاشتم اميدوارم خوشت بيادبراش نوشتم قشنگه اما زيرزمين چيه ديگه ؟ من كه نديدم بعد فرداشبش گفتم بشينم ببينم چيه اتفاقا اون شب برا افطارمهمون داشتيم. جونم براتون بگه كه تا سيني ابجوش و خرما رو اوردم مهمونها گفتند سفره بنداز الان زيرزمين شروع ميشه خلاصه نيمه هاي افطاري بوديم كه همه سفره رو رها كردند وزيرزمين رو ميديدند من هم منگ كه اينا چشونه. اصولا برنامه هاي طنز رو نگاه نمي كنم بنظرم اتلاف وقت هست. بازم طولاني شد.موفق باشيد.ياحق
خانم ناظم عزيز سلام ولادت فرخنده ي امام حسن عسكري (ع) را به شما و همه شيعيان تبريك ميگم.
خيلي دير اومدم. پست قبلي رو خوندم .آخ از حكايت سيلي و دردش، يكي رو گفتم فلاني من يه چيزهايي از دخترت ميدونم اين تازه اولشه مواظبش باش، گفت :چطور؟ دختر من حالاتش بچه گانس. گفتم: من معمولا براي كشيدن حرف از زير زبون اين جوونها استادم كارم رو هم خوب بلدم كه هيچ شكي به من نكنند كه دارم كلاغ سياهشون رو چوب ميزنم (البته فضولي تعبير نشه ميخوام بدونم تو فكر جووني كه ساعتها ذل ميزنه به يه نقطه چي ميگذره). اون مادر نااگاه دقيق رفت حرف منو گذاشت كف دست دخترش و گفت آره فلاني گفته تو اينجوري ........و البته من با همون ترفند خودم ماستمالي كردم تا اعتماد اون دختر به من سلب نشه. خودم دست بكار شدم اما اگه مادره باهام همكاري ميكرد نتيجه داشت. افسوس الان بعد 5 سال شنيدم كه همون دختر پا رو از حق خودش فراتر گذاشته و با همون مورد در خفا ارتباط حضوري داره .و دختر ديگرش هم دقيقا رويه ي همين اولي رو داره ميره. دارم ديوونه ميشم بعضي وقتا ميگم اي كاش هيچ وقت اين رو نمي شنيدم خودم رو مسئول ميدونم چند مورد رو ميشناسم اما نمي دونم بايد چطوري برخورد كنم چون روحشون شكننده س بعضي وقتا خودم رو سرزنش ميكنم ديگه كاري به كار هيچ كس نداشته باشم اما نمي تونم رنج ميكشم ببينم مغز يه نوجوون درگيره و نميتونه بازگو كنه ميگم باهاش دوست بشم بلكه كمي رها بشه چقدر زود به ادم اعتماد ميكنن و سفره دل رو باز ميكنن چون بيچاره ها همزبون و همدل تو خونه ندارن امان از اين خونه كه هرچي به سر جوونها مياد از تو همين خونه ها مياد.يا حق
خيلي بده حسن، نه حسن، اين كارا عيبه حسن!!!
خانوم ناظم كررررررررررررتيم!
*** مولاي اولين و آخرين همه ي زمانها، عيد مباركتان باد***
... آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست/هركجا هست خدايا به سلامت دارش ...