من اگر يارترين يارانم به صميميت عيسي مسي بفشارد دستممي شمارم همه انگشتانم را تا مبادا كه يكي كم باشد!
به منم سري بزن
پايدار و موفق باشي
سلام...
ممنون كه قابل دونستي نازنين.
مهربان منم مثل خودت مي مونم . رودروايسي نكن .اينجا همراه نباشيم چه كنيم.
من عاشق دلدادگي و مهرباني هستم . كينه و نامهرباني با من بيگانه س.
پس با مرام با ما به از اين باش.
خجالت و خيالي نيست. يه عمر جورش رو كشيدم .......
آسماني از گلهاي ياس و اطلسي تقديم به تو گل هميشه بهار
سلام
وايكه چقدر خوشحال شدم . عزيز دلم . انشالله كه عمري طولاني داشته باشه
منكه از اول گفتم تو گلي & گلي از باغ بهشت..
وااااااي با مرام & منم از يادت نرم .
برام دعا كن . ت. خيلي ماهي .
نه اين ماهي & اون ماهيييييييييييي.
تولد چي شدددددد؟
توووووووو للللددددددد تتتتتتتتتتتت مممممممبببباااااااااارررررررركككككككككك
وااااااااي از دستم در رفت
اينم يه ماچ آبدارررررررر
زنده باد گل سر سبد ناظمااااااااااا
سلام خانوم ناظم عزيز
ببخشيد دير خدمت رسيدم. درگير مشكلاتي هستم كه دعا بفرمائيد رفع شود.
خيلي منتظر باقي اين مطلب بودم هر چند كه حدس زده بودم
همينه ديگه. در يد با كفايت ائمه طاهرين . اين قبيل كارها كه چيزي نيست. مشكل از ماست كه هنوز نمي فهميم
التماس دعا و برقرار باشيد.
سلام خانم ناظم
ميشه ديگه از اين خاطرات ننويسيد؟ بابا مرديم تا اين سريال دو قسمتي شما تموم شد! به جا اين خاطرات كه قلب آدمو يه جوري ميكنه بيا از همون شيطونيا و جن گيريا و ... بنويس. نمي تونم احساسمو بگم. يه جوري شدم مثل اون روز تو اردوي جنوب تو هويزه كه موتور زد به زينب كوچولو دختر آهستان. همه ديدند چه حالي شدم...
برا ما از اين دعاهاي خوب خوب نمي كنيد ؟
سلام عليكم!
اون نظر تولده بود؟؟ اون اشتباهي اومده بود
برميگردم!!! هاآآآآآآآآآآ(سنجد!)
خوش به سعادت شما و شاگردانتون با همه دلهاي پاك و بي آلايشتون. در مورد اقليتهاي مذهبي نوشتيد. من كلي دوست اقليت دارم كه خيلي وقتها احساس ميكنم دعاهاي اونا زودتر براي مستجاب ميشه!!!! اونا بدون اينكه شك داشته باشند دعا ميكنند، اما ما هميشه آخرش ميگيم:يعني ميشه!!!!
توي دعاهاتون ما رو هم فراموش نكنيد.
كامنت قبل از من نه! كامنت قبليش.من موقع خوندن يادداشتتون، تا حدودي حس نويسنده اون كامنت رو داشتم. نزديك بود اشكم در بياد.
خوش به حال شما و شاگرداتون كه ...
بسم رب الشهدا
نميدونم منم مي تونم مثه بقيه بگم خاله !!! يا نه... اين جسارته و بي خود كردي بچه !!!!! ولي اين اولين باري نيست كه ميام سر مي زنم.. تو ليست وبلاگهايي هستيد كه وقتي به روز مي كنيد برايم پيام مي ده . من سر مي زنم.. و نمي دونم ولي هميشه خجالت مي كشيدم پيام بذارم... ولي اين ماجرا ...نمي دونيد با دلم چه كرد... شايد چون ياداوري خاطره باشه... آره..آره به خاطر اينه... مي ترسم.. خيلي مي ترسم ...مي دونم چه كشيديد...من هم كشيده ام..حالا شما با اين كه حس بي نهايت مسئوليت و درجه بالاي انسانيتتون خودتونو هم مقصر مي دونستيد ..اگر چه من نمي دانم.... ولي... نمي دانيد پشت در اون اتاق يعني چي؟؟مخصوصا اگه بجاي شاگرد مدرسه...مادر ادم اون تو باشه... ..
شما را ديده ام... شما منو نمي شناسيد..يعني از روي وبلاگ نمي شناسيد..خودم خواستم كه كسي نشناسه..ولي من شما رو مي شناسم... شايد يه ماه پيش بود كه ديدمتون.. شايد دو ماه....
اهنگ وبتون..همون مدار نمي دونم چرا صفر ؟درجه را خيلي دوس دارم...
خدا هميشه همه مادر ها رو براي بچه ها حفظ كنه... ولي مي خوام يه سوال كنم خاله جان (؟! مي تونم ؟؟؟ اجازه هست ؟؟!!!) اگر عسل باز نمي گشت چي؟؟؟؟؟ چي كار مي كردين ؟؟؟ چه حسي داشتيد؟؟ تا چند روز فكر مي نمي كردين كه خدا دوستتون دارد آيا ؟؟؟؟ حس غريبيه..تا كسي نباشه نمي تونه بفهمه... اصلا نمي تونه درك كنه !!!!
چرا سمانه خانوم ميگه كهولت سن ؟؟؟!!!!
چقدر حرف زدم..... الان ميگيد الهي بميري... نه اخ ببخشيد الهي...بشي!!!! ..اوكي..عصباني نشيد..بابا مي ريم...
بالاخره نظر دادم..اخييييييييييي ..حالا يه نفس راحت طفلكي !!! اجازه خانم ناظم !!!!!!! ما دوستتون داريم
ببين خاله از همين اول بگم اگه دوروز ديگه من مردم مقصر شمايين با اين نوشته طولاني كه عمر منو كوتاه كرديد...خاله اولش مينوشتيد عسل خوب شد كه ملت اينجوري ديوونه كننده متن رو نخوننن.اااااااااااااااااا...
به خدا آرامش رواني مو از دست دادم تا متن تموم شد....
خوشحالم از اينكه عسل خوب شد و از اينكه توي دوران جواني بچه هاي مدر سه تون نور يقينشون سو بالا زد...
اين دفعه زود اومدما....
اينروز من رو يادتون نره ها..التماس دعا
هميشه عزيزين...دوشنبه چهارشنبه ها يادتون ميكنم كه ...خدا صبرتون بده..
راستي ميخواستين نقل مكان ِ كاري كنيد..درسته ؟چي شد؟
يا حق