عرض سلام وادب!
واقعا جاي تاسف داره كه كشور ما دچار عدم توازن فرهنگي شده !
خيلي خيلي ناراحت شدم ! كه بعضيا به نان شب محتاج هستند
و آرزوي داشتن يك دفتر هستند تا بتوانند ساعتي درس بخوانند !
اما بعضي ها صبح با چشمان خواي آلود و صد بار نق زدن به
جان پدر و مادر و معلمان كه چرا ساعت مدرسه 8 است ؟!
به هر حال ممنون از شما خانم ناظم كه يك متن كوچكي را هم براي
تون اون پايين گذاشتم !
در پناه حق !
----------------------------------------------------
خانوم اجازه سلام!خانوم اجازه! "مداد" ما نوك ندارد.خانوم اجازه! ما بزرگ شديم ميخواهيم "معلم" شويم، عين شما!خانوم اجازه! "مشق شب" ما را ديشب باران خط زد.خانوم اجازه! پس چه قدر مانده تا ما قدّ شما بشويم؟!خانوم اجازه! ما بايد "درس بخوانيم تا آدمتر بشويم يا پولدارتر؟!”خانوم اجازه! چند فصل ديگر مانده تا "املاي بيغلط"؟!خانوم اجازه! روي لباستان يك عالمه "گچ" نشسته!خانوم اجازه! شما لبخند وسيعي داريد، حتي "زنگ آخر"، آخر خستگي!خانوم اجازه! دستهاي گچي شما بوي خدا ميدهد.خانوم اجازه! چرا "زنگ تفريح" اين قدر كوتاه است؟!خانوم اجازه! ما هر وقت "حساب" را كم ميگيريم صورت بابا پر از اخم ميشود.خانوم اجازه! آن "نشاني" را بگذاريد در جيب قلب ما؛ از گم شدن ميترسيم!خانوم اجازه! آن "مرد" با اسب ميآيد...فصل كودكي كه تمام شد...حلال كن!