• وبلاگ : نوشته هاي يك ناظم
  • يادداشت : افتخار بي شعوري
  • نظرات : 3 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + پيمان 

    سلام

    چرا اينطور جواب ميدين؟

    به نظر شما هر رفتار نادرستي از يه دانش آموز به دليل يه رفتار نادرست از معلم يا مدير نيست؟(ناظم ها همه خوبن، همه)

    پاسخ

    سلام: قصد جسارت نبود. فکر کردم شوخي کردين منم با شوخي جواب دادم. نع من اصلا هيچ کسي رو بي تقصير و هيچ کسي رو هم مقصر صرف نميدونم. تازشم ما هم همه خوب نيستيم مخصوصا من حقير..

    سلام

    تجربه جالبي بود خوندن نوشته يه ناظم واقعي! ولي يه كم باورش سخته ناظمي وبلاگ نويس!! ميگم آدرس بفرماييد بيام دست بزنم يه وقت خيالي نباشيد

    خدا رو شكر تا حالا ازين سوتيا ندادم ولي خدا عاقبتمو بخير كنه

    پاسخ

    سلام: چرا سخته؟؟؟!!! حالا حتما بايد دست بزنين؟؟ تا واقعي بودنمون رو باور کنين؟؟؟!!! راستي شما؟؟؟
    + پيمان 

    سلام

    به نظر من حق با دانش آموز بوده. توهين كردن كه كردن. ميخواستين 110 خبر كنين! بياين دانشگاه ببين دانشجوها مثل تير از كمون رها شده هيچ چيز جلو دارشون نيست. اينا دانش آموز شماها بودن. موفق و سلامت باشيد.

    پاسخ

    سلام: اوهوم... زين پس 110 خبر مي نماييم( به ضم نون). بزرگواريد. ممنونم.

    دوباره سلام
    اون نظره كه يه غلط ديكته اي داره مال من بودا!
    اومده بودم بگم:
    ممنونم از محبتتون
    دل به دل راه داره عزيزم.

    پاسخ

    دوباره عليکم السلام: مشکلي نيست. متوجه شدم. بازم ممنونم.

    سلام!

    ببخشيد ها جسارتان خانوم ناظم ها و مدير ها اكثران پر حرفن اما خب چون شما با مزه مي نويسين عيب نداره!!

    ما گوش مي ديم!

    پاسخ

    سلام: ناظما که وقت حرف زدن ندارن اما مديرمون هميشه ميگن شايد زياد حرف بزنم اما زيادي حرف نميزنم:دي... شما بزرگواريد.
    + موسوي 
    سلام عزيز
    حقيقتا خسته نباشي
    ممنونم از اينكه به كلبه ما سر ميزني
    باور كنين منم زياد ميام ولي معمولا چون پسرم تو بقلمه نميتونم كامنت بذارم
    الانم آقامون داره باهاش فوتبال بازي ميكنه
    .
    .
    .
    ببخشيد صداي شيشه اومد
    رفتم ديدم با شوت محكمي شيشه ويترينمون شكست
    من با اجازه برم شيشه خورده ها رو جمع كنم
    فعلا
    .............موفق باشيد
    پاسخ

    سلام خانمي: ممنونم. وظيفه بود و علاقه. اوخي! ناز باشه. خوب کرد که شکست. سلامت باشيد.

    يا لطيف

    سلام.خيلي جالب انگيز ناك بودا!

    پاسخ

    سلام: خيلي ممنون ناکم.
    وحشت‌ناكه. غيرقابل تحمله.
    نمي دونم.
    خدا صبرتون... داده.

    پاسخ

    چي به اين شدت وحشت ناکه؟؟؟!!! ممنونم.

    سلام دوست عزيز

    خوبيد

    متن هاي زيبايي بود

    ممنون

    موفق باشيد

    يا علي مدد

    پاسخ

    سلام: ممنون. سلامت باشيد. علي علي.

    سلام

    كاشكي منم شاگردت بودم تا اونجوري عصباني نمي شدي برام

    ولي خيلي با حاله خدايش ناظم سوتي بده

    ( ببخشيد خب اخه با حال بود )

    اگه من شاگردت بودم الان تا يه ماه کاري مي کردم شاگردا تو مدرسه هي ياداوري کنن

    راستي امشب مي اپم تا ديگه اونجوري نياي تو وبلاگم

    موفق و برقرار باشيد

    پاسخ

    سلام: ببين حق داشتم. برات عصباني شدم ، خب حالا تصميم گرفتي که بنويسي. دستت درد نکنه خانم معلم!! اوهوم. باشه سر مي زنم. سلامت باشيد.

    سلام خاله

    باورتون نمي شه!واقعا تند تند خوندم...لحظه هاي آخره...دارم مي رم شلمچه...حتي تو اين موقعيت هم نتونستم نيام نت!

    خب در مورد اون دانش آموز...دارم فكر مي كنم اگه خودم بودم چيكار مي كردم...؟خب البته آدم بايد خشمش رو كنترل كنه اما در بعضي موارد نمي شه...

    سوتي هم اصلا مهم نيست...پيش مياد ديگه...

    التماس دعا

    يا حق

    پاسخ

    سلام: خوش به سعادتت. انشاءالله که سفرش من رو فراموش نميکني! ممنون. محتاج دعام. حق نگهدارت.
    سلام خانمي
    ممنونم كه اومدي ؛ الان كمي بهترم نه يك كم بيشتر بهترم ... از دعاي خير شما ؛ نسيان مخصوص آدم هاست
    در مورد سوتي آخرهفته بايد بگم ، نگران نباشيد ، خب اونم يه جور آژانس بوده ديگه !! نه ؟
    شاد باشي عزيزم
    پاسخ

    سلام عزيزم: شکر که بهتري. نگرانت بودم. اون که بله اما بنده خدا ديگه قرار نبوده که آژانس همکاراي خانمش باشه. ممنونم به همچنين.
    سلام
    به به عجب خانم ناظم بزرگواري
    راستش يه بار من و جناب بهرامي تماس گرفتيم تاکسي بي سيم
    چون ماشين تو کوچه محل کار نمياد
    معمولا مي ريم سر کوچه سوار مي شيم
    رفتيم سر کوچه و ديديم بله تاکسي سمند سر کوچه پارک کرده
    من و مهدي رفتيم سوار تاکسي شديم و سلام کرديم و اينا
    من گفتم که مي خوام به سمت خيابون باجک برم
    مهدي گفت منم وسط راه پياده مي شم
    از عمار ياسر بريد بهتره
    خلاصه طرف يه کم چپ چپ نگاه کرد و گفت ببخشيد ولي من سرويس دارم
    گفتيم بله ما خودمون هستيم، حرکت کنيد
    گفت نه من يه خانمي رو اوردم دندونپزشکي الان منتظر ايشون هستم. شما نبوديد که...
    هيچي ديگه
    و حامد و مهدي سالها بزيستند!!

    پاسخ

    سلام بزرگوار: اي بابا ! شما لطف داريد. عجب! دقيقا مثل اينکه همه يه مدل خاطره اينجوري دارند. خاطره يا شايدم سوتي!. و شکر که سالها بزيستند.
    + اسمم رو تو ياهو ميگم. 
    نوشته هاي شما مثل تکه هاي جواهر هستند.
    خوندنشون مثل پيدا کردن يک گنجه.
    اصلا نگران طولاني بودنش هم نشيد.
    ضمنا، اگر هر روز نوشتن با اين خصوصيت وبلاگتون منافات پيدا کنه، به نظرم اگر نباشه بهتره.
    سلامت باشيد و دلتنگ نباشيد!!!

    پاسخ

    شما بزرگواريد و لطف داريد. چشم . ممنونم. و اصلا هم مثلا نوفهميدم که شما کي هستيد!!

    سلام

    در مورد قسمت اول بايد بگم كه واقعا اين تصميماتي كه توي عصبانيت گرفته مي شه هميشه به ضرر اولا خود آدم و ثانيا اطرافيان ماست .

    به هر حال سرو كله زدن با دانش آموز كار خيلي سختيه و خيلي صبر مي خواد.

    در مورد دومين مطلب هم : آخرش رسوندندتون يا نه؟

    ناراحت نشيد كلا از اين سوتي ها خيلي پيش مياد.

    با اجازتون يه نموره نيشخند هم زديم...

    خيلي مخلصيم

    همين!

    پاسخ

    سلام: دقيقا و تائيد فرمايشتون... خدا کمک ميکنه که دووم مياريم. ... نع بابا کجا رسوندن؟؟ از خجالت مثل برق ندونستم چه جوري از ماشين پريدم پايين. خوب کردين که لبخند هم زدين. شما بزرگواريد. همين!!! چي شد؟؟؟××× جمله معروفتون چي شد؟؟؟!!!
       1   2      >