جهان را صاحبي باشد خدا نام ...

دستت را گذاشته اي روي قلبت تا تپش هاي تندش را بيشتر حس كني هنگام سلام به امام...

و نگاهت خيره مانده به گنبد .....

سراپا شوقي براي زيارت .... اما گام ها كند شده

نزديك در ورودي كه باشي ديگر تويي و امام و اشك شوق .....

چقدر دلم تنگ است براي امام رئوف

السلام عليك يا غريب الغرباء و يا معين الضعفاء

به عنايت نظري كن كه من دلشده را

نرود بي مدد لطف تو كاري از پيش

سلام بر خانوم ناظم بزرگوار .

زيارتتون قبول . ممنون از اينكه برامون دعا كرديد . خوش به حالتون . نمي دونيد وقتي يكي حرف از زيارت آقا مي زنه چطوري هوايي مي شم . خوش به حالتون خوش به حالتون خوش به حالتون ....

راستي خانوم ناظم سر به ما نمي زنيد ؟ فردا آخرين روز نمايشگاه راه انقلابه ...

بود آيا كه در ميكده ها بگشايند؟

گره از كار فرو بسته ما بگشايند؟

سلام.فكر ميكنم كه الان كه اين مطلب رو مي نويسم بچه هاي ما هم تو ايستگاه راه آهن مشهد باشن.قسمت نشد ما هم بريم.چون بالاخره بايد يكي از معاونين مي موند و مدرسه رو ميچرخوند. كه قرعه مفرغي به نام ما خورد.

التماس دعا

سلام

نمي دونم الان كه اين رو مي نويسم شما رفتيد؟ .. اونجائيد؟.. يا داريد بر مي گرديد ... يا برگشتيد...

اما اين ابيات رو تقديمتان مي كنم:

منم كه بين طوطيان گرم ترانه تو ام
كبوتري شكسته پر در آشيانه توام

بال زنان دور و بر نقاره خانه توام
نيازمند گندمي در آستانه توام

اگر پرم ز كوي تو بگو پرم كجا رضا؟
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا

ناز كنم به سلطنت اگر تو را گدا شوم
نه لايقم گدا شوم كدات را فدا شوم

چه مي شود قبول تو به خاطر خدا شوم
نه تو ز من جدا شوي نه من ز تو جدا شوم

نه من تو را رها كنم نه تو مرا رها رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
....

جاري باشيد
ياحق

(عمومي)زندگي منشوريست كه به اندازه هر طيفِ برون آمده از لؤلؤ آن ، رنگ در بطن وجودِ دل انسان آيد .رنگي از جنس محبت يا عشق ، رنگي از جنس تنفر از رشك .زندگي ، كوچه اي بن بست است كه اگر خراب كني ديوارش ، در پس آن ديوار، كوچه اي ديگرهست.كوچه اي كه شايد در كنار جويش كودكي بازيگوش با نوايي پر شور قايق انداخته بر رود خيال ،ناخدايش گشته .زندگي چون گنجه ، مملو از رخت آويز، كه دمادم در آن همه مصداق بر اين جمله شوند"كه اگر نو به ميان آيد ، كهنه از ياد رود "/..سلام اميدوارم حالتون خوب باشه.منتظر حضور شما و دوستانتون در اپديت جديد ادمکها هستم...بابهترين ارزوها..ياحق

سلام

چو از از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي

به شكوفه ها به باران

برسان سلام ما را....

التماس دعا

يا علي

التماس دعاااااااااااااااا

يه عالمه

يادم آمد از ايوان طلا، از سقاخانه، از ضريح نوراني، از سپيدي بالهاي كبوتران ،از عشق، از نور، از حرم، از حرم رضا(ع)...

ما رو كه قطعا يادت نمي ره دعا كني نه؟

... تو برو سفر، سلامت!