سلام...
يك ساعت تفكر بهتر است از هفتاد سال عبادت.
خواهر من البته كه چنين است.
ولي شما امروز به عنوان فرهنگي وظيفه اي ديگر داريد و آن حمايت فرهنگيان است.
بدرود
هوالمحبوب
زن در اسلام داراي آزادي اسلامي و معنوي و علمي است زن در فرهنگ اسلامي داراي حجب و حيا و عفاف است با حجابش همچون مرواريدي در صدف است حجاب براي زن مصونيت است نه محدوديت در فرهنگ اسلامي، ارزش زن به معنويت و كمالات و سيرت اوست..
پاينده باشيد...يا علي
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليكم و رحمه الله
ما در حجاب يك حكم كلي داريم كه زن مسلمان براي حفظ حرمت خود آن را برگزيده و اسلام هم بر آن تاكيد دارد و بدين صورت است كه زن به عنوان يك انسان و عضوي از جامعه وارد عرصه فعاليتهاي اجتماعي مي شود . در محيطهايي كه خانها خود را از نامحرم مي پوشانند روابط سالم برقرار هست و رابطه زن با مرد نامحرم هم در حد ضرورت با رعايت شئونات خود ميسر است .البته وقتي يك حكم كلي در عرصه زندگي وارد شده و كاربردي مي شود حدودي بر آن متصور است كه شما به خوبي آن را از كتاب فلسفه حجاب استاد مطهري بيان نموديد . اما موضوع اين هست كه ما وقتي الگو براي خودمان داريم و آنهم الگوي كامل و بي نقص چه ضرورتي دارد كه به دنبال الگوهاي ديگران باشيم مگر الگو و فرهنگ آنها از ما بهتر باشد كه در اين مورد خاص اين چنين نيست .البته در اسلام فلسفه حجاب اين است كه زن مسلمان نوع پوشش و حتي رفتار و گويشش نبايد توجه (غير معمول) مرد نامحرم را برانگيزد و همه اينها براي خود خانمها و حفظ حرمت و شخصيت آنها وضع شده است .استاد مطهري هم در توضيح ايه 31 سوره نور به صراحت گفته اند كه واجب نشدن پوشش دست و صورت بمنظور رعايت حال خانمها بوده البته اينها جزئيات است و فلسفه حجاب اينه كه نوع پوشش و رفتار و گفتار زن مسلمان نبايد طوري باشه كه توجه چشمهاي ... را به دنبال خود بكشد . از توجه شما به اين مقوله مهم هم ممنون هستم .يا علي و در پناه علي
چي بگم والا خاله!!
اين سيد ما كه هميشه ...
ولي جالب اينجاست كه توي و اجبات مونديم به مستحبات مي پردازيم..
درست مثل خونه اي كه سقفش هنوز كاه گله ولي درونش مبل انچناني باشه!!!
پوشيه رو رد نميكنم ولي انشا الله كساني كه استفاده ميكنند مثل چادر واسشون عادي نباشه .....همه كاراشون درست باشه كه يه كم بعيده!!!
ولي به قول يكي مي گقت:درسته خيلي كارامون اشتباهه ولي خب ظاهرو ميشه نگه داشت...
هر كسي خود داند!!!
يا حق
سلام..
خاله بزار اول بخونم ببينم اين اخوي سيد چي گفته بر ميگردم..
سلام علي آْل ياسين
سلام دوست من مباركه . ازاينكه وبلاگتون منتخب شده خوشحالم
التماس دعا
ياعلي
خواهر گرامي ؛ با عرض سلام و تشکراز نظرات زيباي شما؛ بنظر مياد اگرچت يا اينترنت تنها نقش واسطه را داشته باشد و سپس از راه طبيعي و با تحقيقات کامل شناخت واقعي از هم حاصل گردد اشکالي ندارد . در هر حال استفاده از ابزارهاي جديد براي کارهاي نيک خوب است ، ولي در عين حال با برخي از اشکالات نيز مواجه است ، به خصوص براي شناخت انسان ها ، آن هم شناختي که با پي ريزي اساس زندگي آينده و گرفتن مهم ترين تصميم بستگي دارد. مطمئنا با توجه با اهميت مسئله ازدواج و تشکيل خانواده و پيوند زناشويي ، لازم است که شناخت ها و راههاي دست يابي به آن بهترين و کامل ترين باشد. يکي از مشکلات و اسيب هاي ارتباط هاي اينترنتي اين است که اين ارتباط ها غالبا بر اساس احساسات صورت مي گيرد واز اين راه عشق و علاقه هايي هم ايجاد مي شود که با توجه به شرايط خاص دوران جواني، بسياري از اين عشقها منشأ شهواني دارد و جزء عشق هاي پايدار و حقيقي محسوب نمي شود، بلكه عشقهاي مجازي است.در ضمن در اين گونه ارتباط ها ، امکان دست رسي از نزديک و بررسي شخصيت افراد و خانواده ، دوستان ، منش ، اخلاق ، معاشرت ، سابقه و... کمتر فراهم مي شود ، يا قبل از اين که به اين موارد برسد ، دختر و پسر بسيار به هم علاقه مند مي شوند و اين امور اهميت خود را از دست مي دهند ، يا بر اثر علاقه زياد نمي توانند ارزيابي واقع بينانه تر داشته باشند ؛ بنابراين به تصميم درست دست نمي يابند.طبيعي است افرادي كه بر اساس تحقيق، آگاهي و شناخت و ارزيابي دست به انتخاب زده اند و علاقه آنها همراه با آگاهي بوده است امكان و احتمال پايداري علاقه آنها به يكديگر بيشتر خواهد بود.به نظر ما بهتر آن است که آشنايي اينترنتي و از طريق چت ، تنها در قدم اول صورت گيرد و بيشتر از آن متوقف شود. يعني فقط از طريق اينترنت دختر و پسر همديگر را بشناسند و پس از اين مرحله تا وقتي به رابطه عاشقانه و کش دادن موضوع ختم نشد ، بقيه موارد با جريان قرار گرفتن خانواده ها و پدر و مادر و تحقيق رسمي و خواستگاري رسمي صورت گيرد.پسر ودختر قبل از اينكه همديگر را كاملاً بشناسند و درباره اخلاق، افكار و خانوادههاى يكديگر فكر كنند و نيز از نظرات خانوادههايشان با خبر شوند، نبايد رابطه عاشقانه داشته باشند، چه از طريق اينترنت يا آشنايي خياباني و بثيرون از خانه و... تا بهتر بتوانند عيبها و نقصهاى يكديگر را تشخيص دهند و تصميمشان براى ازدواج، از روى احساس و با شناخت ناقص صورت نگيرد.در صورت علاقمندي بيشتر به اين مباحث بخش پرسش و پاسخ هاي مرتبط با روابط دختر وپسر در سايت واحد پاسخ به سوالات ديني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، به آدرس اينترنتي: http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/922 قابل مطالعه است.
راجع با آدرس وبلاگ هم كمان نميكنم مشكلي باشه، ميتونيد دوباره امتحان كنيد. ضمنا در صورت موافقت به تبادل لينك بفرماييد بازم به ما سر بزنيد؛ از ناظم هاي دوران مدرسه خاطرات تلخ و شيرين زيادي دارم كه در صورت توفيق و فرصت بعرض خواهم رساند؛ موفق باشيد
ببخشيد كامنت قبلي بعلت ذخيره بودن مشخصات ديگري در سيستم، اشتباها به نام و نشاني ديگه اي ارسال شده بود كه مجددا اقدام شد؛ موفق باشيد.
سلام/ممنون كه به وبلاگ من سر زده بوديد
راستش چي بگم كه خودمم دخترم/اصلا بعضي اين دخترا نميدونند دارند چيكار ميكنند/من دانشجو بودم و محيط دانشگاه واااااي/صبح زود با چنان ارايش و موي درست كرده اي ميومدند دخترا كه انگار ساعت 7صبح از ارايشگاه اورديشون/به خدا نصف بيشترشون از روي يه نوع چشم و هم چشمي نوع پوشش و ارايشو انتخاب ميكنندو شايد اصلا زياد مايل به اون پوششم نباشند/من خودمم حالا همچين كامل و مومن نيستم ولي واقعا بعضي دخترا شورشو دراوردند/البته به نظر من آقايون هم بي تقصير نيستند و همه چيز نسبيت داره/مطلب خوبي بود خانم ناظم/موفق باشيد