• وبلاگ : نوشته هاي يك ناظم
  • يادداشت : خانوم ناظم بداخلاق !
  • نظرات : 4 خصوصي ، 26 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    روزي مردي داخل چاله اي افتاد و بسياردردش آمد ...


    يک روحاني اوراديد و گفت :حتما گناهي انجام داده اي!
    يک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آنرا اندازه گرفت!
    يک روزنامه نگار در مورد دردهايش بااو مصاحبه کرد!
    يک يوگيست به او گفت : اينچا هوهم چنين دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعيت وجود ندارند!!!
    يک پزشک براي او دو قرص آسپرين پايين انداخت!
    يک پرستار کنار چاله ايستاد و با او گريه کرد!
    يک روانشناس او را تحريک کرد تا دلايلي را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پيدا کند!
    يک تقويت کننده فکر اورانصيحت کرد که : خواستن توانستن است!
    يک فرد خوشبين به او گفت : ممکن بود يکي ازپاهات رو بشکني!!!
    سپس فرد بيسوادي گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بيرون آورد...!