حالم از كنكور به هم ميخوره..
يادمه روزي كه نتيجه كنكورم اومد ناظممون صبح هفت بود زنگ زد ند كه چي كار كردي؟..منم توي خواب الودگي گفتم:چشم خانوم مييام مدرسه ...هنوزم كه هنوزه وقتي ميبيننم ميخندن و ميگن:دانشجوي خواب آلود
تلخي؟به نظرم يك هزارم اتفاقات دبيرستان دخترونه رو نميگين..چرا از روابط نميگين..همون روابط لعنتي كه همه مون رو به گند د اره ميكشه..
شرمنده امروز يه كم عصبي بودم ..كامنتم هم تحت تاثير قرار گرفت..
ماه رمضون شدا...واسم دعا ميكنيد؟؟؟؟؟؟خواهش ميكنم..