• وبلاگ : نوشته هاي يك ناظم
  • يادداشت : مثلا پست شب عيد !
  • نظرات : 5 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام خانوم ناظم مهربان
    ببينم خانوم ناظم ما هم اگه به بن بست رسيديدم و به مخمصه فکري ميتونيم اس ام اس بديم ؟
    قول ميديم سر کاري و مزاحمت نباشه
    اما درباره اين پدر مهربان و دلسوز و بي همدم
    ازدواج حقش بود اما به شرطي که به شرايطي که داره توجه داشته باشه
    مثلا پيامبر روزي پسر جووني رو ديدي که قصد ازدواج داشت ازش پرسيد کسي رو انتخاب کردي گفت بله فلان خانوم
    گفت اون که خيلي سنش از تو بيشتره
    در جواب پسر گفت براي اينکه من تو خونه چند تا خواهر جوون خام دارم که نمي خوام با يه عروس جوون خام به مشکل بر بخورن براي همين يه فهميده و سرد و گرم چشيده روزگار رو انتخاب کردم
    اين پدر مهربان هم بايد يه کوچولو فکرشو به کار مينداخت
    اما چه کنيم که عشق پيري گر بجنبد سر به رسوايي کشد
    پاسخ

    سلام و سال نو مبارک. ......:))))) ...مشکلي نيست ما در خدمتيم .. خواهش ميکنم.. آفرين چه روايت جالبي ... چي بگم والله کاش يه کم پدرش بيشتر فکر ميکرد خب