• وبلاگ : نوشته هاي يك ناظم
  • يادداشت : خاطره يه شيطنت...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 41 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    من واقعا به‏تون حسودي‏م شد. الان داشتم با خودم فكر كردم كاش اون وقت‏ها به اندازه كافي شيطنت كرده بودم تا لازم نبود الان شيطنت كنم.
    جالبه
    نه؟ مدرسه که مي رفتم، تا حدودي منزوي بودم. بچگي هام الان داره بروز مي کنه!!
    خيلي زيبا نوشته بوديد. خيلي. چه دوستاي وفادار و باحالي داشتيد. خوش به حال تون.

    خدانگهدار

    پاسخ

    چرا؟؟ خوب اينا كه چيزي نبود باشه تا يه روزي اصل كاريا رو بگم:دي-- خواهش ميكنم نظر لطفتونه. بله . زنده باشين. خداحافظتون.