• وبلاگ : نوشته هاي يك ناظم
  • يادداشت : يار دبستاني من ...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 26 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام...

    خوبين؟

    من هرچي بيشتر اين پستهاي شمارو مي خونم بيشتر به اين پي مي برم كه شما يك ناظم محيرالعقول هستيد!

    ما12 سال مدرسه رفتيم ولي توي هيچ برهه ي زماني دلمون براي ناظم جماعت تنگ نشد و از رفتنشون ناراحت نشديم!

    هنوز هم وقتي به مدرسمون سرمي زنم سعي مي كنم يه جوري از كنار دفتر رد بشم كه مجبور به سلام وعليك نشم!!

    البته به جز يكي دو مورد نادر همشون تقريباً خوب بودن هاااا ولي نمي دونم چرا اين واژه ي ناظم باعث مي شه نچسب بشن!اما شما بااين پستهاتون همچنان منو متحير گذاشتيد!!

    به فهرست عجايب آخرالزمان ناظمي كه آدم دلش براش تنگ بشه و به خاطرش گريه كنه رو هم اضافه كنيد!!

    خدايتان سپاس

    پاسخ

    سلام. تشکر. . محيرالعقول!!! خب چرا اونوقتش؟؟ اين همش به خاطر محبت خود بچه هاست. لطف و محبتشون. باور کنين که قصدم بيان و ابراز وجود نبود. چيزي بود که رخ داده بود. و همشم بخاطر لطف بچه هاست.