به نام خدای عیسی مسیح
خب، قرار بر این بود که نامه ای به مسیح بنویسیم. همه گفتن و نوشتن و درد ودل کردن. به نظرم رسید که بهتره این نامه، اینجا از زبان یکی از خواهران عزیز مسیحی نوشته بشه. دوست عزیزم لطفی کردن و نوشتن. ممنونم آنژل بزرگوارم...
ای عیسی مسیح، ای فرزند خدا ، ای پیامبر صلح و دوستی و ای رواج دهنده ی برابری انسان ها ،
در پناه وجود بزرگوار شما ، ما آموختیم چگونه مهربان ، متواضع و پیرو حق و حقیقت و حقانیت باشیم ، آموختیم تنفر و حذر از دست آغشتن به خون بی گناهان را، انزجار عمیق از پاهایی که در راه باطل شتاب می ورزند. مگر نه اینست که به ما آموختی، چگونه در اوج قدرت دست یاری به دیگران و مدد و مهربانی به ضعفاء بدهیم.
چه شرم آور است که انسانهای کافر و نا آگاه با اهداف دنیوی به دین ستیزی پرداخته و به منظور نیل به اهداف شوم و باطل خویش دست به آزار و شکنجه ی انسان های بی پناه آلاییده و چه شرم آورتر، که در این راه حتی از جسارت و اهانت به مقدس ترین جنبه های زندگی بشری ، یعنی اعتقادات پاک و مقدس دینی و مذهبی آنان نیز فروگذار نمیکنند.
ای بزرگ معلم بخشایش
چگونه این نا آگاهان نمی هراسند از نتیجه ی اعمال کریه شان و از عذابی که در انتظارشان است. من به درگاه تو از آنان شکایت نموده و به عنوان یک خواهر مسیحی دینی، از اهانت به پیامبر مسلمانان و کتاب دینی آنان و دین آسمانی اسلام، اعلام انزجار می کنم.
بارخدایا
ای عالم بی کران مهر و بخشایش و ای خورشید بی همتای بشریت ، چشمان این گمراهان را به نور حقانیت و حلالیت خویش بگشا و راه خروج از طریق ناآگاهی را به آنان رهنمون باش.
آمین.
آنژل
پی نوشت
*کل نامه ی بالا، قلم و نگارش خواهر عزیزم آنژل بوده و به هیج عنوان ، حتی در نگارش آن دخل و تصرفی صورت نگرفته است.
*معمولا بعد از شرکت در این جنبش های وبلاگی، عادت به دعوت افراد ندارم، اما این نوبت دوست دارم از خواهر بزرگوارم که همیشه نامه های ایشون به امام رحمت ، باز گشای دلتنگیهامون بوده دعوت بعمل بیارم برا نوشتن. خواهر عزیزم ایمانه ی مهربانم را دعوت به نوشتن میکنم. تا در کنار نامه های ایشون به آقا، نامه ای نیز به پیامبر رحمت، عیسی مسیح داشته باشیم. ممنونم.
یا رب نظر تو بر نگردد.