سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی | ایمیل من | من در یاهـو | شناسنامه من  RSS  اگر آن که خواهى نیستى بارى بدان ننگر که کیستى . [نهج البلاغه]
امتحان یا انتقام؟؟ جمعه 86 آذر 30 ساعت 5:37 عصر

                                     باسمک یا ممتحن
امتحانات پایانی اول نزدیکه و امسال اداره لطف کرده و اومده برنامه هماهنگ از خودش وَل بکرده( همکارای اداره ای منو ببخشن). سالهای قبل نحوه برگزاری امتحانات پایانی اول و یا اونچه بچه ها و دیگران بهش میگن ترم اول، به این شکل بود که اداره یک تایم دو و یا به ندرت سه هفته ای میداد و مدرسه هم با توجه به یه پیش برنامه پیشنهادی که به بچه ها و همکارا میداد و با توجه به نظر اونا، برنامه رو تنظم میکرد. امسال اداره اومده و زحمت کشیده یه برنامه داده خفن!!! برنامه گروهیی داده که با هماهنگی جمعی از مدیران منطقه طراحی شده و همه چیز توش منظور شده، غیر از آرامش دانش آموز. یه برنامه دو هفته ای فشرده که پوست از سر بچه ها کنده میشه و خوب تموم امتحانات فشرده و بدون منظور نمودن وقت کافی.
واقعا من نمیدونم هدف از این همه فشار بر بچه ها چیه؟؟ دانش آموزان هنوز دارن امتحانات مستمر رو میدن و خوب بعضی از همکارها هم کم لطفی نموده و روزی چند امتحان برا بچه ها گذاشتن و هیچکدوم هم کوتاه نمیان. قیافه بچه ها رو که نگاه میکنم اکثرا مضطربند. بچه های زرنگ به نوعی مضطرب و بچه های ضعیف هم به نوعی دیگر. اکثرا این روزا آمار بچه هایی که تهوع و دل درد دارن رفته بالا و علتش هم هیچی جز اضطراب نیست.
تو یه مقاله خوندم که نوشته بود محفوظات یه بچه ده ساله ایرانی دقیقا ده برابر یه بچه ده ساله ژاپنیه و اما معلومات؟؟؟ کاربرد این معلومات؟؟!!! نمیدونم کاربرد این محفوظات که کاربرد چندانی هم بعضی از اونا نداره، چقدر میتونه باشه. بعد ما می آئیم از همین محفوظات اکثرا کلیشه ای، امتحانات انتقامی هم میذاریم.
کاش در برنامه ریزیها‍، قدری هم به بچه ها و بازخورد اون عمل توجه بشه. اما متاسفانه فقط ورق بازی هست و یه سری کارهایی که فقط انجام میشه تا خوش آیند اداره و بالاتریا و بالاتریا باشه.
نمی دونم اسمش امتحانه یا انتقام؟؟ هرچی که باعث آزار بچه ها و ضایع کننده زحمت یک نیمسال همکارا میباشه.
زمزمه:
-
عید قربان بر همگی مبارک.
-بزرگواران من رو عفو کنن. شدید مشغول تنظیم برنامه های مراقبت امتحانات برا همکارا و بقیه مقدمات برگزاری امتحانات هستیم. اگه نمیرسم و کمتر سر میزنم.... خوب بابا ببخشین دیگه....  میشه؟؟؟!!!
-اینجا تو سیستم من همه چی خورده بهم. نمیدونم شما خانم ناظم رو، یعنی وب خانم ناظم رو چه شکلی میبینین؟؟!!!
-در مورد نیکو با همکاری یکی از بزرگوارانی که بسیار خدمتشون ارادت دارم، با یه مرکز مشاوره ای صحبت کردم که فعلا در مراحل خوبی هستیم. دعا کنین، راهکاری که بهم دادن عالیه. دعا کنین که جواب بده.
- بعدی.........نُچ....... نداره. فقط دعا یادتون نره.
                                                             یا رب نظر تو بر نگردد.


 
متن فوق توسط خانم ناظم نوشته شده است | نظر دیگران(نظر)


 لیست کل یادداشت های این وبلاگ